شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه با تمام وجودش در راه علم و ایمان گام برداشت او نه تنها یک استاد توانمند و یک مربی دلسوز بود، بلکه پژوهشگری متعهد و سختکوش بود که در فعالیتهای تحقیقاتی خود، اصول علمی پژوهشی را بهطور دقیق رعایت میکرد و به عمق هر موضوع توجه داشت.
او با شور و اشتیاقی مثالزدنی، دیگران را به تحقیق و پژوهش تشویق میکرد؛ به دانشجویان و همکارانش میآموخت که هیچ مطلب علمی را بدون بررسی دقیق و اطمینان از صحت و سقم منابع قبول نکنند. او میدانست که علم، کلید فتح دروازههای حقیقت است و در این راه، هیچگاه از تلاش و کوشش فروگذار نمیکرد.
علاقه او به یادگیری، تنها به حوزههای تخصصی نظامی محدود نمیشد. ابراهیم با پیگیری و جدیت، در یادگیری علوم کاربردی دیگر نیز فعال بود؛ از رایانه و زبان عربی گرفته تا زبان انگلیسی. او نه تنها به تئوریها اکتفا نمیکرد، بلکه بر این باور بود که علم باید در عمل نیز به کار گرفته شود. به یاد دارم که چندین جلسه با هم به تمرین و مباحثه در این زمینهها پرداختیم و او همواره با اشتیاقی شگفتانگیز، به دنبال یادگیری و به کارگیری مهارتهای جدید بود.
شهید عشریه، در تمرینات عملی، به همه میآموخت که علم را باید در میدان عمل به کار گرفت. او مربیان و دانشجویان را به تمرین جدی عملی تاکتیکهای رزمی، اصول زندگی در شرایط سخت، کنترل اغتشاشات، پاکسازی ساختمان و جنگ شهری دعوت میکرد. او به خوبی میدانست که در دنیای واقعی، تنها تئوری کافی نیست و ما باید در کنار هم، آنچه را آموختهایم، به صورت عملی تمرین کنیم. این تمرینات، نه تنها به ما مهارت میآموخت، بلکه روحیهای جمعی و همبستگی را در میان ما زنده و تقویت میکرد.
این شهید بزرگوار با عشق و فداکاریاش در دل های پاک، بذر علم و ایمان را کاشت و یادش همیشه در خاطر رهروانش زنده خواهد ماند. او با تلاشهایش، نه تنها خود را به قلههای علم رساند، بلکه دیگران را نیز به سوی قلههای علم و ایمان هدایت میکرد. روحش شاد و یادش گرامی باد.
سلام بر روح بلند شهید مدافع حرم، ابراهیم عشریه، که با قلمش، نه تنها کلمات را به بند میکشید، بلکه علم و ایمان را در دلها میکاشت. او به راستی مصداق بارز حدیث پیامبر اکرم صلالله علیه و آله وسلم بود که میفرمایند: «علم را با نوشتن به بند کشید». ابراهیم، با آگاهی از این حقیقت، همیشه در حال نوشتن و ثبت تجربیات علمیاش بود و به ما میآموخت که دانش، امانتی است که باید به نسلهای آینده منتقل شود.
در روایتی دیگر آمده است که مؤمن، هنگامی که از دنیا میرود و برگهای حاوی دانش از خود بر جای میگذارد، این برگه در روز رستاخیز، میان او و آتش دوزخ، پردهای خواهد بود. ابراهیم عشریه، با عشق و اشتیاقی مثالزدنی، به این حدیث عمل میکرد و همواره به ما یادآوری میکرد که علم، نور است و باید در دلها و ذهنها جاودانه بماند. او با اهتمام و اصرار بر نوشتن، به عنوان یک استاد مجرب دانشگاه افسری، کتابها و جزوات آموزشی و یادداشتهای علمی و تحقیقی متعددی از خود به یادگار گذاشت. از جمله این موارد میتوان به کتاب “تکنیکها و تاکتیکهای عمومی رزم” و “زندگی در شرایط سخت”، و جزوات آموزشی «آرامسازی و کنترل اغتشاشات»، «آشنایی با اصول رزم در مناطق ساختمانی»، «آشنایی با اصول و قواعد رزم»، و «آشنایی با جنگ ۱۹۹۱ و ۲۰۰۳ امریکا علیه عراق› اشاره کرد. همچنین، دستنوشتههای متنوعی که به مناسبتها و در موقعیتهای مختلف یادداشت میکرد، گواهی بر تلاشهای بیوقفهاش در راه علم و خدمت به اسلام بود.
ابراهیم همیشه یک دفترچه یادداشت کوچک به همراه داشت، جایی برای ثبت نکات و تجربیاتش. حتی در دل میدانهای رزم، در حالی که با دشمنان میجنگید، از نوشتن و ثبت تجربیات رزمیاش غافل نمیشد. از او مکتوباتی به یادگار مانده است که در آنها گزارش و تجربیات روزانهاش در رزم علیه گروههای تکفیری را ثبت کرده بود. این دفترچه، گنجینهای از علم و تجربه است که او با علاقه و دقت در آن قلم میزد.
او به انتقال تجربیات کسبشده در زمینههای مختلف به سایر دوستان، همکاران و دانشجویان بسیار علاقهمند بود و از در اختیار قرار دادن مطالبی که حاصل تجربیات و تحقیقات علمیاش بود به دیگران هیچ ابایی نداشت. بدین صورت ابراهیم به درستی زکات علمش را میداد و میدانست که علم، باید در میان مردم پخش شود تا برکتش به همگان برسد. او به ما میآموخت که علم، نه تنها برای خود، بلکه برای خدمت به دیگران است.
پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله و سلم در ای زمینه میفرمایند: «من مات و میراثه الدّفاتر و المحابر وجبت له الجنّة» (هر که از دنیا رود و میراثش دفترها و دواتها باشد، بهشت ارزانیاش باد).
ابراهیم عشریه، با وجود تمام مشغلههایش، حتی پایاننامه مقطع کارشناسی ارشدش را تا روزهای آخر نزدیک به اعزام رها نکرد و در حال نوشتن و تکمیل آن بود. متأسفانه، این اثر زیبا و ارزشمند نیمهکاره ماند. اما آن دو فصلی که او نوشته بود، به قدری زیبا و عمیق بود که وقتی آن را مطالعه میکردیم، لذت و بهرهای عمیق میبردیم. مطمئناً اگر این پایاننامه تکمیل میشد، با نمره عالی ارائه میگشت و ابراهیم با افتخار از آن دفاع میکرد.
یاد ابراهیم عشریه همیشه در دلهایمان زنده خواهد ماند. او با قلمش، علم را به زندگیمان هدیه کرد و با فداکاریاش، درس ایثار و عشق به اسلام و میهن را به ما آموخت. روحش شاد و یادش گرامی باد.
شهید مدافع حرم، ابراهیم عشریه، تجسمی از عشق و ایثار بود؛ مردی که در دل تاریکیها، نور ایمان را به دوش میکشید و با قدمهای استوارش، راهی را میگشود که بسیاری از ما در آن گم شده بودیم. او از اساتید برجسته دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام بود و در هر کلام و رفتار خود، عطر معنویت و صداقت را منتشر میکرد. ابراهیم، با مدیریتی الهی و فرماندهیای که از دل آموزههای اسلام نشأت میگرفت، نه تنها یک رهبر، بلکه یک الگو برای همه ما بود.
در دوران دانشجویی، وقتی که او به عنوان ارشد تیپ دانشجویی منصوب شد، ما به وضوح میدیدیم که چگونه با روحیهای قوی و شجاعانه عمل میکند. ابراهیم، با نگاهی عمیق به اصول اسلامی فرماندهی و مدیریت، به ما عملاً نشان میداد که چگونه باید در برابر چالشها ایستادگی کنیم.
او در هر تمرین، در هر سخنرانی، و در هر لحظه نشان میداد که مدیریت و فرماندهی، فراتر از دستورات نظامی است؛ این یک هنر است، هنری که باید با عشق و ایمان و تخصص آمیخته شود.
شهید عشریه، با شخصیت پرجذبه و اقتدارش، دلها را به خود جلب میکرد. او در عین قاطعیت، انعطاف و گذشت را نیز به زیبایی در وجودش میپروراند. در لحظاتی که نیاز به تصمیمگیریهای سخت بود، او با دلی آرام و نگاهی عمیق، بهترین راه را انتخاب میکرد و این ما را به یاد آنچه که در کلام ائمه معصومین آمده بود، میانداخت. حضرت علی (علیهالسلام) در نهج البلاغه میفرمایند: «الناس عبید الإحسان»؛ یعنی مردم بندگان نیکی هستند. ابراهیم به ما آموخت که یک فرمانده واقعی، کسی است که در کنار قدرت و اقتدار، محبت و انسانیت را نیز در دل داشته باشد.
او در لحظات سخت جنگ و در میدانهای نبرد، نه تنها یک فرمانده، بلکه یک برادر و همرزم حقیقی بود. او در هر عملیات، با جان و دل میجنگید و نشان میداد که عشق به حرم و اهل بیت، چه معنایی دارد. او با فداکاریهایش، نه تنها جان خود را فدای آرمانهایش کرد، بلکه قلبهای ما را معطوف به خود کرد.
در روایتی از پیامبر اکرم (صلیاللهعليهوآله) آمده است: «هر کس که در راه خدا کشته شود، او زنده است و نزد پروردگارش روزی میخورد». ابراهیم عشریه، با فداکاریاش، به ما آموخت که شهادت، نه پایان، بلکه آغاز یک زندگی جاودانه است. او با ایمان و عشق، در راه دفاع از حرم، جان خود را نثار کرد و به ما آموخت که زندگی، در خدمت به دیگران و در پیروی از ارزشهای والای انسانی و اسلامی معنا پیدا میکند.
از دیگر ویژگیهای بارز شهید مدافع حرم، ابراهیم عشریه، میتوان به روحیه مشورتپذیری و همت والای ایشان در باب مشورت از دوستان و همکاران اشاره کرد. او به راستی تجسمی از تواضع و فروتنی بود. در دنیایی که بسیاری از ما به خاطر مقام یا سن و سال و… خود را بالاتر از دیگران میدانیم، ابراهیم هیچگاه به این مسائل توجه نمیکرد. او به خوبی میدانست که در مشورت، حتی از کوچکترین و به ظاهر کمتجربهترین افراد نیز میتوان نکات ارزشمندی آموخت.
این شهید بزرگوار برای امر مشورت با قلبی پاک و بیآلایش حتی به سراغ کسانی میرفت که شاید با نوع تفکر یا منش رفتاریاش در تضاد بودند.
او در این زمینه نهتنها ابایی از مشورت با آنان نداشت، بلکه برعکس، آن را فرصتی برای یادگیری و رشدش میدانست. در قرآن کریم آمده است: «وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» (آل عمران: 159) که نشاندهنده اهمیت مشورت در امور زندگی است. ابراهیم عشریه بهخوبی این حقیقت را درک کرده بود و به آن عمل میکرد.
او با این عمل خود، نهتنها برای نظر دیگران ارزش قائل می شد، بلکه به نوعی به ما درس میداد که در مسیر زندگی، هیچگاه نباید از دریافت نظرات دیگران غافل شویم. در روایتی از امام علی (علیهالسلام) آمده است: «مشورت، کلید فهم و بینش است»، و ابراهیم با روحیهای سرشار از عشق و صداقت، نشان داد که مشورت نهتنها نشانهای از ضعف نیست، بلکه برعکس، نشانهای از قدرت و درک عمیق، فهم و بینش وی است.
این ویژگیها، او را به انسانی فراتر از زمانهاش تبدیل کرد و الگویی کم نظیر در یادها خواهد ماند. ابراهیم عشریه با تواضع و فروتنی خود، به ما آموخت که در هر شرایطی باید به مشورت دیگران گوش دهیم و به آنها توجه کنیم و از تجربههای آنان بهرهمند شویم.
هیچگاه از ورزش و برنامههای تمرینی و آمادگی جسمانی غافل نمیشد و همواره زمانی را به این امر اختصاص میداد. شهید ابراهیم عشریه با جدیت و پشتکار، رشتههای تخصصی جودو، دفاع شخصی، آمادگی جسمانی و بدنسازی را دنبال میکرد.
او بهخوبی میدانست که جسم سالم، مقدمهای برای روحی قوی و آماده است. به همین دلیل، برنامههای تقریبا مستمر و هفتگی پیادهروی و کوهنوردی را با دوستانش در نظر میگرفت و از این طریق، هم به تقویت جسم خود میپرداخت و هم به ایجاد پیوندهای عمیقتر با دوستان و همکارانش.
ابراهیم به خاطر صدای دلنشین و زیبایش، در کوهپیماییها از او میخواستیم که مدیحهسرایی و غزلخوانی کند. صدایش، در دل طبیعت، روحی تازه میبخشید و لحظات را به یادماندنیتر میکرد. او به دوستانش همیشه محبت داشت و آنها را به تمرینهای ورزشی، پیادهروی و کوهپیماییها دعوت میکرد.
در واقع، ابراهیم هرگز تکرو نبود و همواره دوست داشت که در هر کار نیکو، دوستان و همکارانش را نیز با خود همراه کند تا از فیض آن کار بهرهمند شوند. او به خوبی میدانست که در کنار هم بودن، چه در تمرینات ورزشی و نظامی باشد و چه در شرکت در هیأتها و کلاسهای اخلاق، میتواند روح جمعی را تقویت کند و برکات بیشتری به همراه داشته باشد.
این روحیه همدلی و مشارکت، در او نهتنها نشانهای از بزرگی روح و تواضعش بود، بلکه یادآور حدیثی از پیامبر اکرم (ص) است که فرمودند: «المؤمن القوی خیر و أحب إلى الله من المؤمن الضعیف»؛ یعنی مؤمن قوی بهتر و محبوبتر از مؤمن ضعیف است.
ابراهیم با عمل خود، این آموزه را بهخوبی در زندگیاش پیاده کرد و یادش همیشه در دلها زنده خواهد ماند.
شهید مدافع حرم، ابراهیم عشریه، دمیده از جان ایمان و ایثار، در سنگر آموزش نظامی، فراتر از یک معلم و استاد ساده بود. او مربیای بود که وجدانش نمیپذیرفت، حتی ذرهای کمکاری در تعلیم و تربیت رخ دهد و خون بیگناهی به خاطر سهلانگاری جاری شود. باور داشت که میدان نبرد، نه جایی برای شک و تردید است، نه عرصهای برای آزمون و خطا. به همین دلیل، در تمام طول آموزشها و تمرینات، با نگاهی نافذ و سختگیرانه، دانشجویان نظامی را به انضباط و مسئولیتپذیری فرا میخواند.
ابراهیم برای نیروهای جوان، نهتنها معلمی مقتدر، بلکه الگوی تمامعیار ایثارگری و تعهد بود. او، خود، همیشه پیشاپیش در میدان تمرین حاضر میشد؛ گویی میخواست بگوید “راهی که به شما نشان میدهم، خودم با پای جان پیمودهام”. تصویری که هنگام ایستادن او در خط اول تمرینات در ذهن فراگیران نقش میبست، حجت و سرمشق آنان میشد و بیهیچ سخنی، شرم و انگیزه را همزمان در دلشان زنده میکرد. زمانی که دانشجویان، عزمی چنین بیپایان را از استادشان میدیدند، دیگر جای هیچ عذر و بهانهای باقی نمیماند؛ گویی او با رفتارش آنان را وادار میکرد که نه فقط شاگرد، بلکه همرزمی آماده برای دفاع از باورها و ارزشهایشان شوند.
شهید عشریه به مسئولیت عظیمی که بر دوشش بود، آگاه بود. بهخوبی میدانست که آموزش نظامی، فقط انتقال دانش نیست؛ بلکه آماده کردن قلبها و ذهنها برای لحظهای است که هر تپش قلب میتواند به قیمت جان باشد. او سنگری بود که هرگز تساهل و تسامح نمیپذیرفت و تعهد داشت که کوچکترین اهمال و ضعف در تعلیمات سبب آسیب به جانها یا خسارت به بیتالمال نشود.
اکنون، نام ابراهیم عشریه، نه فقط در دفتر مدافعان حرم، بلکه در دل همه آنان که انسانی را با صلابت و عمق عشق به مسئولیت شناختهاند، حک شده است. الگویی برای آنان که میخواهند راه ایثار را در کمال ایمان و اخلاص بپیمایند، و چراغی برای نسلهایی که پس از او، راه پاسداری و دفاع از آرمانها را ادامه خواهند داد.
شهید مدافع حرم، ابراهیم عشریه نه تنها یک استاد و مربی در دانشگاه امام حسین علیهالسلام بود، بلکه چراغ رهنمایی بود که در تاریکیها، نور علم و ایمان را میافروخت.
ابراهیم عشریه، بزرگمردی بود که هرگز به یک بعد و زمینه در زندگی راضی نمیشد.
او در تدریس، با عشق و شور، رشتههای مختلف را با کیفیتی بینظیر و نمره ارزشیابی عالی آموزش میداد. تاکتیکهای انفرادی و تیمی در رزم را به دانشجویان افسری میآموخت، اصول و قواعد رزم را با حساسیت تدریس میکرد و در دل هر کدام از شاگردانش، عشق به وطن و دین را میکاشت.
وی نقشهخوانی و قطبنما را نه تنها به عنوان مهارت، بلکه به عنوان ابزاری برای هدایت در مسیرهای پرخطر زندگی میآموخت. همچنین دروس آرامسازی و کنترل اغتشاشات، جنگ شهری و پدافند غیرعامل، همه و همه در دستان توانمند او جانی تازه میگرفتند.
در دنیای ورزش، ابراهیم عشریه همچون کوه استوار بود. او با تمرینات جودو، آمادگی جسمانی، بدنسازی، دفاع شخصی، پیادهروی، کوهنوردی و کوهپیمایی، نه تنها جسم خود را تقویت میکرد، بلکه روح و ارادهاش را نیز میپروراند. هر گام او در کوهها، نمادی از اراده و استقامتش بود. در قامت یک استاد جودو و دفاع شخصی، همواره دفاع از مظلومان و پیروی از اصول حق و حقیقت و مردانگی را به کارآموزان گوشزد میکرد.
اما آنچه او را از دیگران متمایز مینمود، تعهدش به خودسازی و رشد معنوی بود. ابراهیم همواره در برنامههای فرهنگی و عقیدتی متنوع شهر مقدس قم شرکت میکرد؛ از کلاسهای اخلاق و عرفان اساتید مختلف گرفته تا مطالعه کتب اخلاقی و اعتقادی. او در هیأتهای مذهبی هفتگی حضور مییافت و با مداحی و صدای دلنشینش، قلوب را به سوی خداوند متعال میکشاند. تلاش ایشان در جهت حفظ قرآن و همچنین تدریس روخوانی و روانخوانی آن، بخشی از زندگی پربار معنوی او بود.
او در طول دوران خدمتش مسئولیتهای سنگینی را بر عهدهدار بود؛ از فرماندهی گردان آموزشی تا فرماندهی یگان قرارگاه پشتیبانی محل خدمت. ابراهیم عشریه نه تنها مربی سازمانی گروه علوم نظامی بود بلکه مربی گروه علوم پایه و گروه معارف نیز بود. اما مدت قابل توجهی از عمر پربرکت خدمتیاش در کمیته تاکتیک و عملیات فعالیت کرد. او همچنین فرمانده پایگاه رزمی در اردوهای متعدد پایان دوره بوده و با عملکرد و تلاش جهادی مثالزدنیاش الگویی بینظیر برای سایر مربیان گشت. جانشین گروه جهادی دانشگاه افسری آخرین عنوان مسئولیتاش در دانشگاه افسری بود.
وی نهایتاً بعنوان مدافع حرم اهل بیت علیهمالسلام اعزام شد و در قامت فرمانده گردان رزمی لشگر نجبا، نیروهای نهضتی عراقی در سوریه (گردان نخبگان) را فرماندهی کرد و در همین راه نیز جان خود را فدای عشق و ایمان و ولایت کرد.
تلاش های بیوقفه او ثابت کرد که: لیس للانسان الا ما سعی..
روحش شاد و یادش گرامی باد.
در روایات آمده است که اگر کسی دائم الوضو باشد، به مقام شهادت نائل میشود و ابراهیم شهید نیز تجلی این حقیقت بود. او بهقدری به این کار جدیت و اعتقاد داشت که گویی واجبش بود همیشه باوضو و پاک باشد. حتی در سختترین شرایط صحنه جنگ و درگیریها، این ویژگی را حفظ میکرد و هرگز از طهارت خود غافل نمیشد.
ابراهیم همچنین یک لحظه از ذکر و یاد خدا غافل نبود. او مدام با تسبیح یا بدون تسبیح مشغول ذکر گفتن بود و این ذکر، نهتنها آرامشبخش روحش بود، بلکه به او نیرویی مضاعف میداد. در مواقعی که کار خاصی نداشت یا مشغول تدریس و یا در جلسهای نبود، همیشه در حال ذکر گفتن بود.
این روحیه او یادآور حدیثی از امام علی (علیهالسلام) است که فرمودند: «بهترین اعمال، یاد خداست». ابراهیم با زندگیاش نشان داد که ذکر خدا میتواند در هر لحظهای، حتی در میان سختیها و چالشها، همراه انسان باشد و او را به سمت تعالی و قرب الهی سوق دهد. این پیوند عمیق با خداوند، ابراهیم را به انسانی فراتر از زمانهاش تبدیل کرد و یادش همیشه در دلها زنده خواهد ماند.
شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه در تمامی امور زندگیاش به رعایت نظم و انضباط اهمیت میداد و این ویژگی برای او به یک امر درونی و ذاتی تبدیل شده بود. او به سفارش و وصیت حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به دقت و حساسیت عمل میکرد: «اوصیکم به تقوی الله و نظم امرکم»؛ یعنی شما را به تقوای الهی و نظم در کارهایتان سفارش میکنم.
نظم در لباس پوشیدن، مرتب بودن مداوم اتاق و کمد شخصیاش، و همچنین نظم در محل کار از جمله ویژگیهای بارز او بود. او در تدریس و تنظیم مطالبش نیز به نظم و دقت توجه میکرد و در برگزاری جلسات کاری حساسیت خاصی داشت. برنامههای روزانهاش بهگونهای تنظیم شده بود که هر کدام از این موارد میتوانست خاطرهای ماندگار و حتی کتابی جداگانه را به خود اختصاص دهد.
وقتی دیگران این نظم و ترتیب را مشاهده میکردند، لذت میبردند و الگو میگرفتند؛ این ویژگیها باعث میشد که ابراهیم به الگویی عملی برای تمامی همکاران و دانشجویان تبدیل شود. او با رفتار و کردار خود نشان داد که داشتن نظم و انضباط آهنین نهتنها به بهبود کیفیت کارها کمک میکند، بلکه میتواند الهامبخش دیگران نیز باشد.
- اهتمام به خواندن نماز شب و تحجد داشتند و گاهاً حتی قضای نماز شب ترک شده شان را به جا می آوردند.
- قرائت شبانه و مستمر سوره واقعه قبل از خواب از برنامه های تقریباً دائمی ایشان بود.
- سعی در ایجاد الفت و آشتی بین کسانی که احتمالا کدورتی بینشان بوجود می آمد، داشتند.
- به شدت از غیبت کردن دوری می کردند و اگر در محیط غیبت قرار می گرفت همیشه بحث را سریع عوض می کرد. حتی نسبت به کسانی که مشکل و یا اختلافی با ایشان داشتند و یا گاهاً بی اخلاقی و یا کم تقوایی هایی وجود داشت نیز بسیار حساس بود که خدای ناکرده باب غیبت باز نشود.
- به شدت نسبت به بی عدالتی و تبعیض و ناحقی در محیط زندگی و کاری اش حساس بود و صراحتاً و بدون مسامحه در برابر ناحقی و ظلم می ایستاد و از مظلوم دفاع می کرد و اصلا به فکر اینکه حالا اگر حرفی بزند و یا از کسی دفاع کند ممکن است برایش گران تمام شود و یا خودش خراب شود نبود.
- هر حرف و نظری را که فکر می کرد در جایی باید بزند با شجاعت و بدون ترس و واهمه از عکس العمل منفی منفعت طلبان و ذی نفعان می زد و ابراز می نمود.
- بسیار خوش سفر و خنده رو و شوخ طبع بود و ظاهر آرام و بشاش خودش را دائماً حفظ می کرد طوری که همه مجذوبش می شدند.
- نسبت به عذرخواهی از دیگران و کسانی که احتمال می داد ممکن است از او ناراحتی به دل داشته باشند ابایی نداشت و با کمال تواضع این کار را انجام می داد.
- رعایت پرداخت حق الناس و حساسیت نسبت به رعایت بیت المال از ویژگی های بارز ایشان یود. در کل زندگی پاکی داشتند و می توانم به جرأت بگویم که صد در صد حلال زندگی می کردند. حتی قبل از اعزام به سوریه نیز برای پرداخت و تسویه قرض هایش خودروی فرسوده اش را به قیمت حدود 6میلیون تومان فروخت.
- خلاصه اگر هر کسی مدتی با ابراهیم شهید همراه می بود محال بود که از اخلاق و رفتار و اعمال خاصش الگوبرداری نکند.
